شعر زیر را به مناسبت اولین سالگرد تولد لنا- نازنین فرزند دوستان خوبم مریم و کریستیان سرودم. لنا میراث دار دو فرهنگ غنی و سمبل صلح و دوستی شرق و غرب در جهانی لبریز از درگیری بین شرق و غرب است
ای لنا ای کودک نیکو سرشت
میوه باغ خدا از آن بهشت
ای تو ما مت مریم و بابت کریس
نیمیت از ایران و نیمیت از سویس
جشن یک سالیت مبارکها بباد
هر دو ملت گو یدنت زنده باد
جنگ شرق و غرب بین در هر کران
شرق و غرب اندر تو اینک در امان
هر کجا بینی که جنگ و آتش است
حاصل جهل و روان نا خوش است
گر نشد آ یم به سویت من فرود
هدیه ام باشد موقت این سرود
چون ز تاتی هر دو پا یت جان گرفت
بیرون از منزل دلت آرام گرفت
خیره شو بر آلپ و بر دریاچه ها
حظ کن از زیباییهای اشتفا
گر که آموختی تو ژرمن را به فول
کوش فا رسی را نیز گردی قبول
رفتی ایران خود سلا مم را رسان
سرزمین ما دری را قدر دان
از دماوند و بم و آن مرو دشت
تخت جمشید و سپاهان تا به رشت
هر زمینش یادگار نسلهاست
تکه پاره نقشه اش از جنگهاست
چون رسیدی شهر شیراز قدیم
دل گشا بر آن شمیم و آن نسیم
حافظانه جام عشق پیمانه شو
با "لسان" مولوی دردانه شو
"با لب دمساز خود گر جفتمی "
"همچو نی من گفتنیها گفتمی "
همچو حافظ عشق را کن تجربت
تا رود بر عر ش ا علا مرتبت
شا د باش و شا د زی اینک لنا
سالها پاینده باشی ای لنا
خشایار لسان
ژنو - ۷ا اکتبر ۲۰۱۶